از خاموشیم کار رسیده است به جان/فریاد,که خاموشی مرا خواهد کشت...
بدترین گزینه این است که آدم کسی بشود که دنیا را بدتر میکند.تلاش میکنم از این مورد اجتناب کنم و تقریبا به هر قیمتی.......در جهانی که ساخته ایم,دانستن رنج بردن است و دیدن عصیان در پی دارد و گاه انزوا.ابر ابله آغاز دانستن و دیدن است برای شخصیتش که چون برخی از ما انزوا را دوست نمیدارد.
کتاب قبلی رو تموم کردم(دختر ستاره ای همیشه عاشق-فوق العاده بود) و شروع به جویدن!کتاب جدیدی کردم به اسم "ابر ابله"
کتاب قشنگیه.آدمی که به پوچی زندگی خودش میرسه......آدمی که از دانایی زیاد پی به پوچی حیاتی که در اطرافش جریان داره میرسه...به عبارت دقیق تر(طبق استنباط من)پی به سطحی بودن بقیه.
فعلا تا نصفه های کتاب اومدم.فصل های کتاب کوتاه و منقطعه.چیزی که در مورد نویسنده دوست دارم اینه که از چیزای کوچیک به شادی میرسه....
مثل توپ زدن به دیوار
خیلی خوشم میاد از این مسئله.شادیی که از چیزای ساده به دست بیاد....پایدارتر و لذت بخش تره.
کتاب نروژیه اثر ارلند لو.از نشرثالث.کتاب فوق العاده جالبیه.البته اگر به موضوعات یه کم عمیق تر از رمانای معمولی علاقه داشته باشی
فکر میکنم از اون رماناییه که روش باید فکر کرد.البته این نظر منه.من که دوسش دارم
نظرات شما عزیزان:
Design By : Pichak |